بهمن 90 - @@@باران@@@

سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نویسنده :بهلولی
تاریخ: چهارشنبه 90/11/26 ساعت: 7:17 صبح

عکس ها در حال لود شدن میباشند...  شکیبا باشید!
در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show Picture را بزنید. 




یکتا ناصر




ویشکا آسایش




باران کوثری


پانته آ بهرام در نشست خبری فیلم بی خود و بی جهت






امین زندگانی


فرزاد حسنی




برزو ارجمند در نشست خبری فیلم پل چوبی


بهرام رادان


ماه چهره خلیلی

ماه چهره خلیلی


مهراوه شریفی نیا در نشست خبری فیلم  یک سطر واقعیت


مهراوه شریفی نیا در نشست خبری فیلم  یک سطر واقعیت


ترلان پروانه








ویشکا آسایش در نشست خبری فیلم برف روی کاج‌ها


نشان خانه سینما بر سینه باران کوثری






مریلا زارعی


 رضا عطاران در نشست خبری فیلم خوابم می آد


میلاد کی مرام در نشست خبری فیلم ملکه


پانته آ بهرام در نشست خبری فیلم بی خود و بی جهت


مهناز افشار در نشست خبری فیلم پل چوبی


مهناز افشار در نشست خبری فیلم پل چوبی


بهناز جعفری


شهره قمر در نشست خبری فیلم زبان مادری


موضوع: ,
نویسنده :بهلولی
تاریخ: چهارشنبه 90/11/26 ساعت: 7:17 صبح

تصاویر تاسف انگیز گود برداری غیر اصولی که موجب تخریب ساختمان 5 طبقه در تهرانپارس شد

گودبرداری غیر اصولی این بار در تهرانپارس موجب ریزش ساختمان پنج طبقه و مدفون شدن اهالی این ساختمان در زیر خاک شد.
ساعت 12:30 روز پنجشنبه ماموران آتش نشانی در جریان ریزش یک ساختمان پنج طبقه در خیابان 148 تهرانپارس قرار گرفتند. پس از حضور سه دقیقه ای آتش نشانها در محل مشخص شد 75 درصد این ساختمان به علت گودبرداری غیر اصولی خانه مجاور فرو ریخته است. بلافاصله با درخواست کمک و اعزام پنج ایستگاه آتش نشانی و گروههای نجات کار آوار برداری و نجات ساکنان خانه آغاز شد.

نیروهای آتش نشانی با کمک هلال احمر و بکارگیری تیم های آنست(سگ های زنده یاب) موفق شدند پس از 17 ساعت عملیات آوار برداری دو نفر از کشته های این حادثه را از زیر آوار بیرون آورند.

به گزارش خبرنگار مهر مستقر در محل حادثه، نیروهای آتش نشانی بی قفه در حال جستجو و آوار برداری هستند. یکی از ماموران حاضر در عملیات با مقایسه این حادثه با ریزش ساختمان 7 طبقه در سعادت آباد تهران گفت: در صورتی که این حادثه در شب رخ می داد حداقل 30 نفر از شهروندان جان خود را از دست می دادند.

یکی از آتش نشانهای حاضر در عملیات عصر روز گذشته هنگامی که متوجه حادثه می شود مراسم خواستگاری خود را رها کرده و با لباس خواستگاری در محل حاضر و اقدام به امداد رسانی می کند.

عکس/ یونس خانی (مهر)


موضوع: ,
نویسنده :بهلولی
تاریخ: چهارشنبه 90/11/26 ساعت: 7:17 صبح

عجیب و غریب‌ترین دریاچه روی کره زمین!! (+عکس)

عجیب و غریب‌ترین دریاچه روی کره زمین!! (+عکس)
دریاچه نقطه ای نزدیک شهر Osoyoos در بریتیش کلمبیا، در مرز واشنگتن قرار دارد. با دیدن این تصاویر فکر نکنید که اینجا مربوط به فیلم های تخیلی یا دست ساز انسان است بلکه....
                                                         این عکس شبیه یک تابلوی نقاشی است؟ اینگونه نیست؟!
http://www.seemorgh.com/uploads/1390/11/7-lake.jpg
دریاچه نقطه ای نزدیک شهر Osoyoos در بریتیش کلمبیا، در مرز واشنگتن قرار دارد. با دیدن این تصاویر فکر نکنید که اینجا مربوط به فیلم های تخیلی یا دست ساز انسان است بلکه در اثر رسوبات معدنی مختلف به این شکل درآمده است.
http://www.seemorgh.com/uploads/1390/11/1-lake.jpg
این دریاچه غنی از کلسیم، سدیم و سوفات منیزیم (نمک های اپسوم) و حتی نقره و تیتانیوم می باشد. هندی‌های Okanagan  که قدرهای درمانی این جا را در زمینه تولیدمثل و باروری می‌دانستند دریاچه را Kliluk نامیدند.
عکس بالا شبیه پالت یک نقاش است که از نقطه های سبزرنگ پر شده است!
http://www.seemorgh.com/uploads/1390/11/2-lake.jpg
Osoyoos در زبان  Okanagan به معنی «آب های محدود شده» است.
http://www.seemorgh.com/uploads/1390/11/3-lake.jpg
این منطقه یکی از گرم ترین بخش‌های زمین است که در تابستان حتی به 38 درجه سلسیوس هم می رسد. تا 59 سال پیش در نزدیکی آن کسی زندگی نمی‌کرد!
http://www.seemorgh.com/uploads/1390/11/4-lake.jpg
در بین اولین قبایلی که به اینجا می‌آمدند جزیره نقطه ای به خاطر قدرت های شفابخشی اش یک مکان ترسناک بود. آنها بیماری هایی نظیر زگیل،‌ بیماریهای پوستی، دردهای جسمانی و زخمهایی که در جنگ پدید می‌آمد را درمان می‌کردند. در اوایل قرن 20 دریاچه و زمین های پیرامونش جزو دارایی ارنست اسمیت و خانواده اش شد آنها تصمیم داشتند مرکز ماساژتراپی راه بیندازند.
http://www.seemorgh.com/uploads/1390/11/6-lake.jpg
دریاچه نقطه ای در طول سال تغییر رنگ می دهد برای همین تماشای آن در همه مواقع جذابیت خاصی دارد.
http://www.seemorgh.com/uploads/1390/11/8-lake.jpg
ساختن مرکز ماساژ مستلزم حفاری و تجاری کردن این منطقه بود که هندی های بومی با آن مخالف بودند. حدود 20 سال بعد تا سال 1979 آنها در تلاش بودند تا دریاچه را بخرند. اما اختلافشان با خانواده اسمیت سال 2001 حل شد. با صدها هزاران دلار آنها 22 هکتار از منطقه را خریدند.
دریاچه هنوز هم جزو املاک خصوصی محسوب می‌شود. علاقهمندان تنها می توانند از دور و از بزرگراه آن را ببینند یا از طایفه Okanagan اجازه بگیرند.

در فصل زمستان آب دریاچه تبخیر شده و به شکل نقطه‌های نقره‌ای درمی‌آید. تابستان به راحتی می‌توان روی آن قدم زد.

موضوع: ,
نویسنده :بهلولی
تاریخ: چهارشنبه 90/11/26 ساعت: 7:17 صبح


موضوع: ,
نویسنده :بهلولی
تاریخ: چهارشنبه 90/11/26 ساعت: 7:17 صبح

می خواهم بخوابم، اما نمی توانم 

داشتن تخیلی فعّال و خلاق، نعمتی بزرگ و فوق العاده است. با این حال، گاهی اوقات هنگامی که می خواهیم بخوابیم، این قوه خلاق اصلا خوشایند نمی باشد؛ در واقع، می تواند آزار دهنده نیز باشد. اماجای هیچ نگرانی نیست، زیرا روش های برای حل این مشکل وجود دارد.
درواقع بیداری شما میتواند دلایل متعددی داشته باشد مثلا در برخی موارد، شما ممکن است بیدار بمانید، چون در رابطه با مشکلی شخصی فکر می کنید و بابت آن نگرانید؛ مانند مشکلات ایجاد شده در محل کار، یا جر و بحث با دوستی صمیمی.
این مقاله به شما کمک می کند تا با وجود مشغله های ذهنی فراوان، باز هم خوابی آرام داشته باشید.

مراحل آرام کردن ذهن:

1. سنتی ترین روش برای کنار آمدن با ذهنی پر مشغله در نیمه شب، شمردن است. برای انجام این روش، گوسفندها انتخابی مناسب بشمار می آیند، اما شما می توانید هر چیزی را که دوست دارید انتخاب کنید. منطقی که پشت این رویکرد قرار دارد، می گوید که خسته کردن ذهن، سبب به خواب رفتن می شود. بنابراین، برای رسیدن به این هدف، چیزهای خسته کننده (مانند گوسفند) بهتر و مناسب تر می باشد.

2. روش دوم، تمرکز بر یک موضوع خاص می باشد، یک موضوع خسته کننده؛ و هدف از آن متوقف ساختن ذهن شما از سریع حرکت کردن می باشد. این روش، نیاز به تمرین بیشتری دارد، زیرا تخیل شما ممکن است این کار را دوست نداشته باشد.

بهتر است در مورد چیزی فکر کنید که تا حد امکان از سر شما دور باشد، مانند انگشت کوچک پای چپ خود. سعی کنید انگشت پای خود را احساس کنید و تنها درباره ی این انگشت فکر کنید. اگر فکرتان منحرف شد، باز هم به انگشت پا بر گردید.

3. می توانید موضوع دیگری را نیز تصور کنید، و آن دوچرخه سواری کردن است. مسیری خاص در محله ی خود را که به طور معمول در آن راه رفته، رانندگی کرده، یا دوچرخه سواری می کنید، تصور کنید (برای مثال، از خانه ی خود به محل کارتان یا مرکز شهر). تصور کنید که در امتداد این جاده در حال دوچرخه سواری هستید، و این کار رو واقعا و با تمام جزئیاتش تصور کنید.

در حالیکه دوچرخه سواری می کنید، نگاهی به اطراف خود کنید، به خانه ها، مغازه ها، درخت ها، و تمام چیزهایی که در مسیرتان با آنها رو به رو می شوید. انجام این کار بسیار خسته کننده می باشد و به احتمال زیاد شما بیش از صد متر را نتوانید تصور کنید (زیرا شما به خواب خواهید رفت).

با کمی تمرین، می توانید بیش از صد متر را نیز در خیال خود تصور کنید.

4. روش خوب دیگری نیز وجود دارد: تصور کنید که یک میلیارد تومان برنده شده اید؛ آن را در خیال خود مصرف کنید. محاسبه کنید که قیمت یک قایق، یک اتومبیل شیک، یک خانه ی رویایی، کارهای خیریه و غیره، چقدر خواهد بود. تصور جالبی است، این طور فکر نمی کنید؟!!

5. همچنین، می توانید تلاش کنید تا ذهن خود را قبل از خوابیدن آرام نمایید. انجام جدول کلمات متقاطع، جدول ساداکو، یا کمی خواندن (کتاب یا روزنامه)، ممکن است ذهن شما را آرام کرده و به راحتی به خواب روید.

توجه: برای برخی افراد، این کار نتیجه ی بالعکس دارد. ممکن ایت سبب شود تا آنها بیشتر بیدار بمانند، بخصوص اگر در حال خواندن کتابی هیجان انگیز باشند. یکی از بهترین انتخاب ها برای خواندن قبل از خواب، خواندن کتاب هایی هیجان انگیز است که قبلاً آنها را خوانده اید و از پایان ماجراها اطلاع دارید. بهتر است بدانید که خواندن کتاب های کدام ژانر شما را بیدار نگاه می دارد و کدام ژانر به خواب می برد.

6. به جای آنکه بر ذهن خود تمرکز کنید، ممکن است دوست داشته باشید که بر بدن خود تمرکز نمایید. پیش از خوابیدن کمی نرمش کنید (برای مثال، کمی راه بروید) یا کمی یوگا کار کنید تا بدنتان برای خوابیدن آماده شود. البتّه، انجام این کارها، بر روی برخی افراد اثر معکوس دارد.

7. قبل از خوابیدن کمی مراقبه (مدیتیشن)، انجام دهید. مراقبه ذهن شما را آرام می کند و برخی از انواع آن به شما یاد می دهد تا ذهن خود را به طور کامل از افکار مزاحم پاک کنید.

8. تلاش کنید، داستانی با جزئیات کامل در ذهن خود بسازید؛ داستانی که شما را جلب خود می کند. مطمئن باشید قبل از به پایان رسیدن داستان، به خواب خواهید رفت. 9. بر هر دم و بازدم خود تمرکز کنید. آرام تر نفس بکشید و از نفس کشیدن خود لذّت ببرید. بر این موضوع تمرکز کنید که نفس کشیدن، چه کار لذت بخشی است و چقدر خوب است که می توانید نفس بکشید.

هنگامی که آرام تر نفس می کشید، ضربان قلب شما نیز آرام تر می شود، و در نتیجه ذهن و بدن شما نیز آرام خواهد شد.

10. ذهن خود را از تمامی افکار پاک کنید، و بر موضوعاتی تمرکز کنید که به خالی ماندن ذهن شما از افکار کمک می کنند. اگر فکری خواست وارد ذهن شما شود، مانع ورودش شوید و فقط استراحت کنید.


11. ذهن خود را از افکاری که شما را بیدار نگاه می دارند، پاک کنید. یک کیسه ی زباله را تصور کنید. افکاری که بر ذهن شما غالب هستند و اجازه نمی دهند تا به خواب روید را از ذهن خود پاک کرده و در این کیسه قرار دهید.

حال که این فکر از ذهن شما خارج شده است، فکر دیگری شما را به خود مشغول می کند. این فکر را نیز در کیسه ی زباله قرار دهید. این کار را ادامه دهید تا زمانی که فکری در ذهن تان باقی نماند. حال سر کیسه را گره زده و آن را تا جایی که می توانید از ذهن خود دور نگاه دارید. حال زمان خوابیدن است.

12. میان وعده ای کوچک خورده و لیوانی شیر گرم بنوشید. گرسنه نبودن به شما کمک می کند تا درباره ی گرسنگی فکر نکنید. این به معنای پُرخوری نیست. می توانید یک عدد موز یا کمی نان گرم بخورید، اما مواد غدایی نمکی مصرف نکنید. زیرا نمک شما را تشنه کرده و مانع از به خواب رفتن شما می شود.

13. یک بطری آب در کنار رختخواب خود بگذارید، و هر زمان که احساس تشنگی کردید، جرعه ای از آن بنوشید.

14. بر روی فعالیت های مورد علاقه ی خود تمرکز کنید (برای مثال، بیسبال، فوتبال یا غیره). خود را در درون بازی قرار دهید.

15. برخی افراد توانایی عجیب اما شگفت انگیزی در استفاده از "رویاهای پشتیبان" دارند. اما رویاهای پشتیبان چیست؟ رویایی است که بارها و بارها آزمایش شده است و ثابت شده که چون یک لالایی آرام، افراد را به خواب می برد. برای مثال، یکی از عیب های خود را تصور کنید و تلاش نمایید تا به نحوی آن را تغییر داده و به سمت درستی هدایت کنید. نترسید؛ این تجربه شگفت انگیز خواهد بود.

16. تصور کنید که می توانید هر چیزی را در رابطه با خود تغییر دهید (چشم ها، مو، قدرت افسانه ای و غیره). تصور کنید اگر بتوانید کاری را انجام دهید، آن کار را انجام می دهید.

17. به آرامی خود را بی حس کنید. از انگشت کوچک پای راست خود شروع کنید تا به موهای سر برسید. این کار به احتمال زیاد شما را به خواب خواهد برد. اگر خوابتان نبرد، بار دیگر این کار را شروع کنید، اما این بار آهسته تر. اگر دچار خارش شدید، سعی کنید از آن چشم پوشی نمایید یا اینکه این کار را بار دیگر انجام دهید.

18. به موسیقی ملایمی گوش دهید تا به آرامی به خواب روید. موسیقی سبب می شود تا شما از فکر کردن دست بکشید و این یعنی آرام شدن ذهن و در نهایت به خواب رفتن. موسیقی را به اندازه کافی بلند کنید که حضورش را احساس نمایید، اما نه آنقدر بلند که تمرکز شما را بر هم زند.

نکات راهنمایی کننده

• به گزارش سلامت نیوز هنگامی که تصمیم به خوابیدن گرفتید، و هنگامی که در رختخواب دراز کشیدید، صدای "تیک تیک" یک ساعت را در ذهن خود تصور کنید؛ تیک اول برای دم و تیک دوم برای بازدم. به خاطر بسپارید که این کار نباید استرسی به شما وارد آورد و نباید آن را به مثابه ی یک رقابت بدانید. اگر ذهن شما به سادگی منحرف می شود، باز از اول شروع کنید. این کار نیز به تمرین دارد.

• داروهایی (اعم از سنتی و جایگزین) نیز وجود دارد که مردم با مصرف آنها می توانند به خوب خوابیدن خود امیدوار شوند. ملاتونین دارویی است که بسیار توصیه می شود، چون کاملا طبیعی و غیر اعتیادآور است. در حالیکه داروهای سنتی در بدن، از طریق مواد شیمیایی کار خود را انجام می دهند، داروهای جایگزین مشخصی وجود دارند که سعی دارند تا به طور مستقیم با ذهن به تعامل بپردازند.

• مصرف کافئین خود را کاهش دهید.

• شکلات، مواد خوراکی شیرین، و همچنین نوشیدنی های شیرین را تا حد امکان مصرف نکنید. مواد شیرین، شما را بیدار نگاه می دارند. در عوض، نان و شیر مصرف کنید. مصرف مواد شیرین، بخصوص در مورد کودکان، می تواند موجب کابوس های شبانه شود. مصرف بیش از اندازه ی مواد شیرینی می تواند احساس بیماری را در شما ایجاد نماید.

• اگر در پاکسازی افکار ذهن خود دچار مشکل هستید، فقط تصور کنید که آنها را درون توالت انداخته اید، پاره پاره کرده اید، و یا در خاک مدفون ساخته اید. برخی افراد با انجام این کار، خواب آرامی را تجربه می کنند.

• روش دیگری نیز وجود دارد: تمامی افکار مزاحم خود را در یک جعبه قرار دهید، سپس این جعبه را از پنجره به بیرون پرتاب کنید؛ اگر برخی از این افکار باز به ذهن شما باز گشتند، فقط جعبه را به یاد آورید. 
هشدارها

• بی خوابی می تواند مشکلی جدی به شمار آید، و اگر بر این باورید که عدم توانایی در خوابیدن، تاثیری منفی بر سلامتی شما خواهد داشت، حتماً به پزشک مراجعه نمایید.

• اگر با مشکلات خواب به طور مداوم سر و کار دارید و از آن رنج می برید، باید با پزشک خود مشورت نمایید، زیرا ممکن است بیماری جدّی داشته باشید.

• به ذهن خود اجازه ی سرگردانی ندهید. نکته ی اصلی در تلاش برای خوابیدن با داشتن تصوری عجیب و غریب این می باشد: بر یک موضوع خاص تمرکز کنید. اگر به ذهن خود اجازه سرگردانی دهید، ممکن است در پایان متوجه شوید در حال فکر کردن به موضوعی هستید که از آن فرار می کردید.

• درد مزمن می تواند چرخه ی خواب را بر هم زده و شما را دچار بی خوابی نماید. اگر از دردی مزمن رنج می برید، فراموش نکنید که قبل از خواب داروی خود را مصرف نمایید. اگر نیمه شب باید داروی خود را مصرف کنید، بدون آنکه از جای خود بلند شوید یا بخواهید لامپی را روشن کنید، دارو را بخورید. چیزهایی که به آنها نیاز دارید

• یک رختخواب راحت

• یک نوشیدنی آرامش بخش (به عنوان مثال، یک لیوان شیر)

• یک بالش با اندازه ی مناسب

سلامت نیوز


موضوع: ,
نویسنده :بهلولی
تاریخ: چهارشنبه 90/11/19 ساعت: 11:40 صبح

 یا صاحب الزمان(عج)

یا صاحب الزمان عج 

شب تار من خدایا زچه رو سحر ندارد

                                مگر این  عزیز  زهرا  ز دلم خبر ندارد

توبه من مگرنگفتی غم دل به او بگویم

                                   غم دل بگفتم اما به من او نظر ندارد

همه دم زنم صدایش شنوم مگر نوایش                                                

                               چه کنم که آه سردم به دلش اثر ندارد

تو بگو کجا روم من که جمال او ببینم

                                که دلم به جز جمالش هوس دگر ندارد

تو بده نشانم او را که جز او دگر نبینم

                              که ندیده هر که او را به یقین بصر ندارد

ز ظهور او سئوالی بنمودم از یکی گفت

                            که ز وقت رجعت او خبری بشر ندارد

به کجایی ای عزیزم نگری به حال و دردم

                       که فراق و دوری تو به جز از ضرر ندارد

تو برای شیعه هستی چو پدر به امر یزدان

                        تو بیا که شیعه جز تو پدری دگرندارد

نه فقط منم که هجرت زده آتشی به جانم

                        به حسین(ع) نما عنایت که کسی به بر ندارد

تو به کربلا نبودی به حسین  کمک نمایی

                        ز وفابرس به دادش که کسی به سر ندارد

به کنر نعش اکبر بنشست حسین (ع) و گفتا

                        که خبر دهد به لیلا که دگر پسر ندارد

به مصائب حسینی به جهان کسی چو (کردی)

                        از میان سینه سوزان سخنش اثر ندارد


موضوع: ,
نویسنده :بهلولی
تاریخ: چهارشنبه 90/11/19 ساعت: 11:40 صبح
 
دیدار با خانواده شهداء
 
حجت الاسلام دانشمند :

اگر من از مظلومیت رهبر بگویم شاید دلتان خون بشود ، خیلی مظلومند ایشان .

این موضوع را من با یک واسطه می گویم .

با یکی از محافظ های آقا در حرم امام رضا (ع) روبروی ضریح،دو به دو با هم بودیم

گفتم از آقا چه خبر ؟

میگفت ما روزهای دوشنبه، ( این را میگفت و گریه میکرد ) می رویم

به خانواده شهدا سرکشی میکنیم .  آقا می فرمودند به خانواده

شهدا نگویید که ما می آییم که به زحمت نیافتند .

یک ربع قبل آقا در ماشین هستند ما درب میزنیم و میگوییم آقا می خواهند

 تشریف بیاورند منزل و یک سلام و علیکی با مادر و پدر شهید نمایند .

یکبار رفتیم درب خانه دو شهید، من خودم رفتم

دیدم درب باز است و آب و جارو کرده اند.

            درب زدم ،

                         مادر شهید آمدند دم درب و گفتند:  آقا کــــــــــو ؟

                                 گفتم: کدام آقا ؟

گفت : مقام معظم رهبری کجاست ؟

گفتم : شما از کجا می دانید ؟

شروع کرد به گریه کردن،

 گفت دیشب خواب بچه هام را دیدم، بچه ها آمدند گفتند

خوش بحالت، فردا سید علی می خواهد بیاید خانه تان .

 اینجا که رسید، مقام معظم رهبری هم رسیدند به درب خانه .

بعد مادر شهید گفت من خواب دیدم که امام هم تشریف آوردند و گفتند

فردا سید علی آقا می خواهند بیایند، ما هم تبریک می گوییم .

و یک مطلبی هم امام فرمودند و پیغام دادند که من به شما بگویم .

        مقام معظم رهبری فرمودند چه پیغامی !؟

  مادر شهید گفتند : امام فرمودند سلام ما را به سید علی آقا برسانید و به ایشان

 بگویید اینقدر از خدا طلب مرگ نکن ! فرج نزدیک است انشاءالله .

      آقا خیلی گریه کرد  . .


موضوع: ,
نویسنده :بهلولی
تاریخ: چهارشنبه 90/11/19 ساعت: 11:40 صبح
 
نام:احمد
شهرت : کاظمی
تاریخ تولد : 2 مرداد 1337
تاریخ شهادت : 19 دی 1384
محل شهادت : ارومیه
نحوه شهادت : سانحه هوایی
مسئولیت : فرمانده نیروی زمینی سپاه

خاطراتی از سردار شهید حاج احمد کاظمی
پرداخت پول فتوکپی
گفتم شما فرمانده ی لشکرید، اختیار همه ی امور را دارید. چند کپی که در راستای کارهای لشکر هم هست که دیگه شخصی حساب نمی شه. گفت: بگو چقدر می شه؟ بیت المال، فرمانده لشکر یا نیروی عادی نمی شناسه. از من اصرار از نگرفتن پول، از او اصرار به پرداخت. بالاخره کوتاه آمدم، پول کپی ها را داد البته دو برابر.

موضوع: ,
نویسنده :بهلولی
تاریخ: چهارشنبه 90/11/19 ساعت: 11:40 صبح
 

 

 

رویدادهای 12 بهمن 1357


1 - حضرت امام به هنگام خروج از فرانسه با ارسال پیامی خطاب به مردم فرانسه، ضمن اظهار تشکر از آنها خداحافظی کردند.

2- امام خمینی پس از اقامه نماز در کف هواپیما، روی دو پتو با آرامش خوابیدند. این در حالی بود که همه علاقمندان، دوستداران و نزدیکان ایشان، نگران انجام این پرواز بودند. خطر انهدام هواپیما و یا ربودن آن در آسمان چیزی بود که همه را تا لحظه فرود آن در فوردگاه تهران، نگران ساخته بود.

3- با ورود حضرت امام به سالن فرودگاه، فریاد «الله اکبر» سالن فرودگاه را به لرزه در آورد. مستقبلین با خواندن سرود «خمینی ای امام»، اشک‌های مشتاقان را بر گونه‌هایشان جاری کردند.

4- حضرت امام طی بیاناتی در فرودگاه تهران گفتند: من از عواطف طبقات مختلف ملت تشکر می‌کنم. عواطف ملت ایران به دوش من بارگرانی است که نمی‌توانم جبران کنم. ایشان ضمن اشاره به اینکه طرد شاه از کشور قدم اول پیروزی بود، همگان را به وحدت کلمه و ادامه مبارزه تا قطع کامل ریشه‌های فساد ترغیب کردند. ایشان سپس از آنجا عازم بهشت زهرا شدند.

5- حضرت امام در اولین سخنرانی خود در میان انبوه مستقبلین مشتاق در بهشت زهرا، گفتند: من وقتی چشمم به بعضی از اینها که اولاد خودشان را از دست داده‌اند می‌افتد، سنگینی‌ای در دوشم پیدا می‌شود که نمی‌توانم تاب بیاورم. محمدرضا پهلوی فرار کرد و همه چیز ما را به باد داد. مملکت ما را خراب کرد و قبرستان‌های ما را آباد. ایشان اضافه کردند: من دولت تعیین می‌کنم، من توی دهن دولت می‌زنم ... من به پشتیبانی این ملت دولت تعیین می‌کنم. من به ارتش یک نصیحت می‌کنم و یک تشکر ..... [ما] می‌خواهیم ارتش مستقل باشد. آقای ارتشبد شما نمی‌خواهید؟ آقای سرلشکر شما نمی‌خواهید مستقل باشید؟ و اما تشکر می‌کنم از قشرهایی که متصل شدند به ملت.

6- با وجود سرمای زمستان، دیشب هزاران مشتاق زیارت حضرت امام، در مسیر حرکت ایشان خوابیدند.

7- شهرهای کشور در شادی ورود امام، غرق نور و گل و فریاد بود.

8- از هنگام هجرت حضرت امام از نجف اشرف به پاریس، تراکم سخنرانی‌ها، مصاحبه‌ها و پیام‌های ایشان در این مدت کوتاه یعنی (118 روز اقامت در نوفل لوشاتو) ، قابل توجیه و تأمل است. به طور یکه ایشان در برخی از روزها به سؤالات چندین رسانه خبری و تبلیغاتی پاسخ داده‌اند. مثلا در تاریخ نوزدهم دی سال جاری، ایشان در ده مصاحبه جداگانه شرکت کردند و کثرت مصاحبه‌ها، حکایت از علاقه خبرنگاران و اشتیاق امام برای رساندن پیام خود به دنیاست. آمار این مجموعه عظیم از این قرار است:
سخنرانی‌ها 59 عدد
مصاحبه‌ها 108 عدد
پیام‌ها 36 عدد
نامه‌ها و تلگراف‌ها و فرمان‌ها 6 عدد
جمع 209 عدد

9- در حالی که مراسم ورود حضرت امام به طور مستقیم از تلویزیون پخش می‌شد، نظامیان با یورش به این سازمان از ادامه پخش آن ممانعت کردند.

10- عده‌ای از مردم با قطع جریان پخش مستقیم ورود حضرت امام از تلویزیون به علت هجوم مأمورین نظامی، از عصبانیت تلویزیون‌های خود را به خیابان پرت کردند.

11- امام خمینی در شب اول اقامت خود در مدرسه رفاه، طی سخنانی با اعضای کمیته استقبال، بر لزوم حفظ وحدت تأکید نمودند.

12- روحانیون متحصن در دانشگاه، با انتشار آخرین اعلامیه خود، به تحصن پایان دادند.

13- در پی درخواست مجدد بختیار برای ملاقات با حضرت امام خمینی، ایشان گفتند: ملاقات با بختیار را در صورت استعفای وی می‌پذیرم.

14- شاپور بختیار در آستانه ورود امام خمینی پیامی انتشار داد. وی در پیام خود مردم را نسبت به ادامه اعتراضات و تظاهرات، خصوصا در روز ورود حضرت امام، تهدید کرد.

15- دانشجویان ایرانی در مقابل سفارت ایران در آمریکا تظاهرات کردند.

16- آمریکا مقداری از دستگاه‌های الکترونیکی محرمانه خود را از ایران خارج کرد.
نیروی هوایی سیستم‌های محرمانه جنگنده‌های اف چهارده را مخفی کرد. گفتنی است که یکی از وظایف هایزر در ایران، انجام همین مأموریت بوده است.

17- بانک‌های سوئیس گفتند که پول‌های ایران را پس نمی‌دهند.

18- مطبوعات و یونایتد پرس: قراردادهای خرید اسلحه ایران از انگلیس لغو شد. مقامات لندن گفتند به علت لغو این خریدها، انگلیس معادل چهار میلیارد دلار بابت عدم فروش و بیکار شدن بیست هزار نفر، زیان خواهد دید.

19- در لیبی به حمایت از انقلاب اسلامی مردم مسلمان ایران، یک راهپیمایی ترتیب یافت.


رویدادهای 13 بهمن1357

1- امام خمینی در جمع روحانیون بیانات مبسوطی را ایراد کردند. ایشان در قسمتی از این بیانات فرمودند: رژیم سلطنتی از اول خلاف عقل بود ... هر ملتی باید خودش سرنوشت خودش را تعیین کند.


2- رادیو مسکو: دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا علیه مداخله آمریکائی‌ها در امور داخلی ایران، در برابر کاخ سفید تظاهرات کردند.


رویدادهای 14 بهمن1357

1- حضرت امام طی یک مصاحبه مطبوعاتی در مدرسه رفاه اعلام کردند: شورای انقلاب حکومت موقت تعیین خواهد شد و حکومت موقت، موظف خواهد بود که مقدمات رفراندم را تهیه کند. همچنین قانون اساسی که تدوین شد، به آراء عمومی گذاشته می‌شود. ایشان دولت بختیار را غیرقانونی اعلام کردند و گفتند: کاری نکنید که مردم را به جهاد دعوت کنم.

2- دانشجویان ایرانی با حمله به سفارتخانه‌های ایران در آمریکا، لبنان و استرالیا، نسبت به رژیم سلطنتی ایران ابراز انزجار کردند.

3- چهل تن دیگر از نمایندگان مجلس از مقام خود استعفا دادند.




رویدادهای 15 بهمن1357

1- حضرت امام خمینی طی یک سخنرانی جوانان را به ادامه تظاهرات و اعتصابات فرا خواندند.


2- وزرای خارجه آمریکا و انگلیس طی دیدار دیوید اوئن از آمریکا، در مورد اوضاع ایران به گفتگو نشستند. بغداد نیز با اعزام هیأتی به عربستان، به بررسی اوضاع ایران و منطقه پرداخت.

3- ژنرال هایزر، فرستاده ویژه آمریکا به ایران، با اتمام مأموریت حساس خود و مذاکرات مکرر با مقامات ایرانی، عازم آمریکا شد. سخنگوی وزرات خارجه آمریکا گفت: هایزر سعی کرد تا نظامیان ایران از بختیار حمایت کنند. وی به این علت ایران را ترک کرد که اقامت وی به احساسات ضد آمریکایی در ایران دامن می‌زد.


4- همافران نیروی هوایی در بهبهان به عنوان طرفداری از امام خمینی، دست به راهپیمایی زدند.

5- آیت‌الله سیدمحمدباقر صدر با ارسال نامه‌ای از عراق برای حضرت امام، از مبارزات ملت ایران حمایت کرد.

6- به مناسبت ورود حضرت امام به ایران، از سوی آیت‌الله مرعشی نجفی تلگرامی برای ایشان ارسال شد.

تذکر: برژنف از سیزدهم تا هفدهم ژانویه 1979، مطابق با بیست و سوم دی ماه 1357، در بلغارستان بسر می‌برده است.

7- شهردار تهران در حضور حضرت امام استعفا کرد. امام سپس وی را مجددا به عنوان شهردار منصوب کردند. جواد شهرستانی از سوی دولت بختیار ممنوع‌الخروج شد.

8- گروهی از نمایندگان مستعفی مجلس شورا با حضرت امام دیدار کردند.




رویدادهای 16 بهمن1357

1- انتخاب بازرگان به عنوان نخست وزیر دولت موقت، رسما اعلام شد. حکم و فرمان نخست وزیری که با اتفاق آراء شورای انقلاب و تصویب امام خمینی صادر شده بود، توسط حجت‌الاسلام والمسلمین رفسنجانی در حضور حضرت امام و آقای بازرگان قرائت شد.


2- آسوشیتد پرس: با توجه به اینکه شانس موفقیت بختیار روز به روز کمتر می‌شود، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا به ابراز حمایت ملایم از بختیار بسنده کرد.


3- رییس سازمان سیا اعراف کرد که در رابطه با پیش بینی مسائل ایران، این سازمان ناکام بوده است. وی گفت: چیزی که ما پیش بینی نمی‌کردیم، این بود که یک مرد هفتاد و هشت ساله که مدت چهارده سال در تبعید بود، این نیروها را به هم پیوند زند.

4- کیسینجر گفت: بیم آن می‌رود که انقلاب اسلامی به سایر کشورها سرایت کند و گناه این حرکت، متوجه هدف توخالی حقوق بشر است.

5- آیت‌الله گلپایگانی بازگشت حضرت امام به میهن را به ایشان تبریک گفت.

614- چند وزارتخانه، از جمله وزارت آموزش و پرورش، امور اقتصاد و دارائی، بهداری و دادگستری، توسط نیروهای ارتش اشغال شد.

7- بیست و دو نماینده دیگر مجلس شورا، استعفا دادند.

8- در تظاهرت مردم آغاجاری، عده‌ای به شهادت رسیدند.

9- هشت هزار یهودی از ایران به اسرائیل رفتند.




رویدادهای 17 بهمن1357

1- امام خمینی در سخنان خود گفتند: کار عاقلانه و مفید به حال کشور این است که بختیار و ارتش در مقابل انقلاب اسلامی، عکس‌العملی مثبت داشته باشند.

2- در پاسخ به پیام‌های تشکر از سوی مردم و یا شخصیت‌ها و گروه‌های مختلف به مناسبت ورود حضرت امام به کشور، از سوی ایشان پیام تشکری خطاب به عموم انتشار یافت.

3- بازرگان موقتا از رهبری نهضت آزادی کناره‌گیری نمود و به مدرسه علوی نقل مکان کرد.
تذکر: در حکم نخست وزیری حضرت امام از وی خواسته شده بود تا بدون واسبتگی حزبی و گروهی به پست نخست وزیری اشتغال یابد.

4- دکتر سعید، رییس مجلس شورا، در جلسه امروز مجلس اظهار داشت: بازگشت حضرت‌ آیت‌الله العظمی خمینی، مرجع عالیقدر تشیع را به خاک وطن از طرف خود و عموم نمایندگان خوش آمد می‌گویم.

5- دلوایح محاکمه وزرای سابق و انحلال ساواک، در جلسه مجلس شورا به تصویب رسید.


6- در مراسم فارغ التحصیلی دانشجویان دانشکده افسری، افسران جوان از سوگند وفاداری به شاه معاف شدند.

7- حجت‌الاسلام فلسفی پس از هشت سال ممنوعیت از سخنرانی، در حضور امام و مردم دیدار کننده از ایشان، سخنرانی کرد.



رویدادهای 18 بهمن 1357

1- حضرت امام در دیدار با روحانیون شهر اهواز گفتند: ادامه نهضت یک تکلیف است.



2- فرماندار نظامی تهران به این دلیل که مردم به مقررات حکومت نظامی اهمیت نمی‌دهند، ساعات منع عبور و مرور را کاهش داد.

3- سیزده نفر دیگر از نمایندگان مجلس استعفا دادند.

4- مجمع عمومی سازمان ملل متحد از اوضاع ایران اظهار نگرانی کرد.

رویدادهای 19 بهمن1357

1- جمعی از پرسنل نیروی هوایی با انجام رژه و خواندن سرود در مقابل حضرت امام، با حرکت اسلامی مردم ایران و رهبری نهضت اعلام همبستگی کردند. ایشان همچنین از راهپیمایی مردم در حمایت از دولت مهندس بازرگان تشکر کردند.

2- ستاد ارتش، عکس روزنامه کیهان مبنی بر رژه افسران نیروی هوایی در مقابل حضرت امام را تکذیب کرد.

3- طی روزهای گذشته و امروز، شهر تهران شاهد تظاهرات مردم و فریاد و خشم کلیه اقشار در مقابل رژیم بود. بانک‌ها و دیگر مؤسسات دولتی مورد هجوم مردم به ستوه آمده از جنایت‌های شاه قرار گرفتند و شعله‌های آتش از همه سو زبانه می‌کشید.

4- امام خمینی طی نطق کوتاهی که از شکبه تلویزیونی کارکنان اعتصابی رادیو و تلویزیون بطور مستقیم پخش می‌شد ضمن آرزوی موفقیت برای کارکنان رسانه‌های گروهی گفتند: دستگاه‌هایی در این قسمت بوده و هست که بایستی در خدمت مردم می‌بودند. ولی رژیم غاصب از آنها در راه هدف‌های نامشروع استفاده کرده است.

5- در درگیری‌های گرگان، پنج نفر کشته و یازده نفر مجروح شدند.

6- مهندس شریف امامی که از طرف دادستانی ممنوع‌الخروج شده بود، از کشور گریخت.




رویدادهای 20 بهمن1357

1- با حمله مأموران گارد به پادگان نیروی هوایی تهران، جنگ خیابانی آغاز شد. به گفته همافران، وقتی که رادیو اعلام کرد فیلم ورود امام خمینی بعد از اخبار تلویزیون نمایش داده خواهد شد، آنها در سالن پادگان اجتماع کردند. با ظاهر شدن تصویر حضرت امام بر صفحه تلویزیون، طنین صلوات سالن را پر کرد و در این هنگام، افراد گارد به سوی آنها تیراندازی کردند و درگیری آغاز شد.

2- مردم ساکن در اطراف خوابگاه همافران، هنگامی که از حمله نیروی گارد به همافران آگاه شدند، اهالی خیابان‌های اطراف را نیز با خبر کردند و طولی نکشید که جمعیت انبوهی در کنار دیوار خوابگاه گرد آمدند که با فریاد الله‌اکبر از همافران حمایت می‌کردند.

3- اجتماع مردم در کنار خوابگاه همافران نیروی هوایی که از ساعت ده شب آغاز شده بود همچنان ادامه یافت. ترس مردم این بود که در صورت پراکنده شدن، نیروهای گارد، مجددا به همافران حمله کنند، لذا از دفتر حضرت امام کسب تکلیف کردند و دفتر امام توصیه کردند که پراکنده نشوید.

4- مردم در کنار خوابگاه نیروی هوایی همچنان شعار می‌دادند و خود را با آتش لاستیک‌های فرسوده گرم می کردند که در ساعت 5/3 بعد از نیمه شب مأموران حکومت نظامی با خودروهای نظامی و در حالیکه از دور با شلیک رگبار مسلسل‌ها به طرف هوا در صدد ترساندن مردم بودند، به اجتماع مردم حمله کردند. در این هنگام مردم به کوچه‌های اطراف پناه بردند اما مأمورین توانستند یکصد و پنجاه و دو نفر را دستگیر و به محل استقرار حکومت نظامی در کلانتری تهران و منتقل کنند. در بین دستگیر شدگان دو روحانی نیز حضور داشتند.
تذکر: ظاهرا اولین کلانتری ساقط شده در جریان هجوم مردم همین کلانتری بود.



رویدادهای 21 بهمن1357

1- با آغاز درگیری مسلحانه، پرسنل انقلابی نیروی هوایی برای تسلیح مردم در ازاء کارت پایان خدمت سربازی، یک قبضه سلاح و هفت فشنگ در اختیار آنان قرار می‌دادند.

2- درساعت 5/4 بعدازظهر کلانتری تهران نو ـ پس از پنج ساعت زد و خورد شدید بین مأمورین گارد و مردم ـ سقوط کرد و مردم و گاردی‌ها در این زدو خورد چندین کشته و مجروح داشتند . از این پس، کلانتری‌ها یکی پس از دیگری به دست مردم ساقط شدند.

3- فرماندار نظامی تهران در اعلامیه شماره چهل خود، ساعات حکومت نظامی را از ساعت چهار و نیم بعدازظهر تا ساعت پنج صبح افزایش داد. پس از شدت گرفتن حملات مردم به کلانتری‌ها و پادگان‌ها، فرماندار نظامی تهران در همین روز ساعت منع عبور و مرور را تا ساعت دوازده ظهر افزایش داد. یعنی مردم تنها از ساعت دوازده شهر تا چهار و نیم بعدازظهر اجازه خروج از منازل خود را دارند.


4- حضرت امام خمینی در رابطه با حکومت نظامی اعلام شده از طرف فرماندار نظامی تهران، آن را ملغی اعلام کردند و گفتند: اعلامیه امروز حکومت نظامی خدعه و خلاف شرع است و مردم به هیچوجه به آن اعتنا نکنند ... اخطار می‌کنم که اگر دست از این برادر کشی بر ندارند و لشگر گارد به محل خودش برنگردد ... تصمیم آخر خود را به امید خدا می‌گیریم. همچنین دولت موقت، اعلامیه حکومت نظامی را یک توطئه توصیف کرد.

5- مینی‌بوس‌ها و ماشین‌های وابسته به ستاد کمیته امام خمینی، با بلندگو، لغو اعلامیه فرماندار نظامی را در سطح تهران اعلام کردند. گفتنی است که بنا به گفته‌ رحیمی، یکی از سران ارتش، حکومت نظامی تصمیم داشت که با افزایش ساعات حکومت نظامی، به انجام کودتا و سرکوب مردم و خصوصا ترور و دستگیری رهبران نهضت، بپردازد. این تصمیم حضرت امام، توطئه بزرگی را در آستانه پیروزی نهضت در نطفه خفه کرد.

6- امام خمینی در جواب به استعفای افراد نیروی مسلح نوشتند: قسم برای حفظ قدرت طاغوتی صحیح نیست و مخالفت با آن واجب است و کسانی که قسم خورده‌اند باید بر خلاف آن عمل کنند.

7- مردم مسلح به یاری افراد نیروی هوایی رفتند. جنگ خیابانی در تهران اوج بیشتری پیدا کرد.

8- ده‌ها هزار تن از مردم در خیابان فرح‌آباد، پشت کیسه‌های شن و خاک سنگر گرفتند.

9- کلانتری‌های تهران نو، (چهارده و شانزده و بیست و یک و نه) و نارمک ده و یازده و شهر ری، سقوط کردند و همچنین یک هلی‌کوپتر گارد در تهران در هوا ساقط شد.

10- حجت‌الاسلام دکتر مفتح از جانب حضرت امام، عکس مندرج در روزنامه کیهان مبنی بر رژه افسران نیروی هوایی در مقابل ایشان را کاملا صحیح و واقعی دانست.


11- از سوی دفتر تبلیغات امام خمینی، هر گونه تماس با بختیار و سران ارتش تکذیب شد.

12- امام خمینی اعلام کردند که من خودم اهل قلم و بیان هستم و هیچ سخنگویی ندارم.

13- ستاد امداد و سازمان ملی پزشکان، تعداد شهدا را تا ساعت یازده امشب، صد و بیست و شش تن ، و مجروین را ششصد و سی و چهار نفر ذکر کرد.

14- شمار کشته شدگان که به بیمارستان جرجانی منتقل شده‌اند، به چهل و شش نفر رسید و تعداد زخمی‌ها به علت کثرت آنها قابل شمارش نیست.



رویدادهای 22 بهمن1357

1- با تلاش برخی از دوستان بختیار و نیز نزدیکان مهندس بازرگان، بنا شد جلسه‌ای با حضور بازرگان، بختیار و قره‌باغی تشکیل گردد. عباس امیرانتظام درباره این جلسه می‌گوید: قبل از جلسه، بختیار به من تلفن زد و گفت استعفای خود را در جلسه تسلیم خواهد کرد. لیکن بختیار در جلسه حاضر نشد و تنها استعفا نامه خود را برای جلسه فرستاد.

2- واحدهای نظامی چند شهر، از جمله لشگر زرهی قزوین، به سوی تهران روانه شدند. مردم، جاده تهران ـ کرج را به منظور جلوگیری از ورود واحدهای نظامی، مسدود کردند.

3- نبرد شدید مردم با نیروی گارد در خیابان‌های تهران شدت بیشتری پیدا کرد.

4- در پی درگیری‌های اخیر، پزشکی قانونی مملو از شهدایی است که در چند روز اخیر کشته و شناسایی نشده‌اند.

5- تسلیحات ارتش، زندان اوین، ساواک سلطنت آباد، مجلسین سنا و شورا،‌ رادیو و تلویزیون، نخست وزیری، ژاندارمری و شهربانی، به دست مردم تصرف شد.

6- نصیری، رییس ساواک، سالار جاف، قاتل مردم کردستان و سپهبد رحیمی، توسط مردم بازداشت شدند. همچنین سپهبد بدره‌ای، فرمانده نیروی زمینی، محمد امین و بیگلری، جانشین فرماندگان گارد، به هلاکت رسیدند.

7- فرماندهان نیروهای سه گانه ارتش با حضور در خدمت امام خمینی، استعفای خود را تقدم کردند.

8- با مراجعه به منزل حضرت امام، گروه‌های مسلح پشتیبانی خود را از امام اعلام کردند.

9- حضرت امام به دنبال سقوط نهادهای اصلی رژیم و عقب‌نشینی ارتش از مردم خواستند که آرامش و نظم را مجددا برقرار کنند.

10- رییس ستاد کل ارتش از جمله مواردی که موجب شد ارتش اعلام بی‌طرفی کند، اینها بود: رییس ستاد شهربانی به کلانتری‌ها گفته بود مقاومت نکنند؛ در حالیکه این خلاف دستور بود. اعزام نیروهای زبده کمکی برای افسران محاصره شده در مسلسل‌سازی به جهت تمرد آنها بی‌نتیجه ماند. سربازان به طور دسته جمعی فرار می‌کردند و بدون اجازه به پادگان‌ها بر‌می گشتند. نیروهای زرهی به علت سد شدن راه آنها توسط مردم و تیر خوردن سرلشکر ریاحی، موفق به کار نشدند. نیروی هوایی به علت پیوستن افسران و همافران به مردم، قدرت انجام پرواز نداشت. بی‌نظمی عمومی، نافرمانی و اعلام همبستگی افسران عالی رتبه با کمیته امام خمینی همه گیر شده بود.

11- انقلاب اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی، نظام دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی را سرنگون کرد.

12- امام خمینی طی پیام دیگری خطاب به مردم گفتند: توجه داشته باشید که انقلاب ما از نظر پیروزی بر دشمن هنوز به پایان نرسیده است. دشمن از انواع وسایل و دسایس بهره‌مند است و توطئه‌ها در کمین است. تنها هوشیاری و انضباط انقلابی و اطاعت از فرمان‌های رهبری و دولت موقت اسلامی است که توطئه‌ها را نقش بر آب می‌سازد ... با دولت موقت اسلامی همکاری نمایید تا با حول و قوه الهی هر چه زودتر با همکاری یکدیگر ایران اسلامی آباد و آزاد را مورد غبطه جهانیان بسازیم.

13- مهندس بازرگان طی یک نطق تلویزیونی، ضمن تشکر از آحاد مختلف مردم و خصوصا از اعلام بیطرفی ارتش در مسائل سیاسی گفت: تیمسار قره‌باغی در ملاقات حضوری، همکاری خود را با دولت موقت اینجانب اظهار نموده است.

14- از سوی حضرات آیات مرعشی نجفی و شیرازی، اعلامیه‌های جداگانه‌ای خطاب به ملت ایران منتشر گردید و پیروزی انقلاب اسلامی تبریک گفته شد.

15- پس از سقوط رژیم سلطنتی، همافران نیروی هوایی که در حرکت نظامی مردم نقش مهمی داشتند‌، از همکاری و مدد رسانی به موقع مردم تشکر کردند.

16- به مناسبت سقوط رژیم شاه، از سوی یاسر عرفات پیام تبریکی خطاب به حضرت امام فرستاده شد.


17- آیت‌الله خویی با ارسال تلگرافی برای حضرت امام، ورود ایشان را به ایران تبریک گفت.


وقایع انقلاب آن قدر سریع بود که حتی مقامات آمریکایی در آخرین روزها نمی‌دانستند انقلاب پیروز شده است. اتاق عملیات کاخ سفید از طرف برژینسکی، تلفنی از سالیوان می‌پرسید: آیا هنوز امکان کودتا وجود دارد؟


موضوع: ,
نویسنده :بهلولی
تاریخ: چهارشنبه 90/11/19 ساعت: 11:40 صبح

یکی از همرزمان شهید عباس بابایی درباره ی عشق وعلاقه ی او به بسیجی ها میگوید :

شهید بابایی از نظر خصوصیات و رفتار یک مومن مخلص بود و برادران بسیجی را خیلی دوست داشت. در یکی از عملیاتها که به اتفاق شهید بابایی در جزیره ی مجنون بودیم عراقیها اقدام به بمباران شیمیایی کردند که تعداد زیادی از رزمندگان اسلام مورد استنشاق گازهای مسموم قرار گرفته و دچار ضایعات شدیدی شده بودند. من به همراه تیمسار بابایی اقدام به تخلیه مجروحین به پشت جبهه می  کردیم. دو نفر از بچه های بسیجی را دیدم که شیمیایی شده و داخل گل ولای افتاده بودند و لحظات آخر عمر خود را میگذراندند بابایی در حالی که اشک از چمانش جاری شده بود.یکی از ان رزمنده ها ر ا در اغوش گرفت او را بوسید ودستش را بر صورت او وسپس به صورت خود کشید وصلوات فرستاد من به این کار او اعتراض کردم وگفتم مگر نمیبینی که اینها شیمیایی شده اند ونباید انها را لمس کنی؟ بابایی همانطور که مشغول صلوات فرستادن بود روبه من کرد وگفت: پسرجان تو نی دانی اینها متبرک هستند ندیدی چطور از چهر های این برادران نور می بارید؟ خوشا به حالش که شیهید شد

آنگاه دستانش را بسوی اسمان بالا برد وباسوزدل گفت:

خدایا .....پس من کی شهید می شوم ؟

 

مدرک فارغ التحصیلی هواپیمای F-5


مدرک فارغ التحصیلی هواپیمای F-5 از آمریکا


حکم ترفیع درجه به سرتیپی


حکم افتخاری نشان جانبازی


حکم افتخاری نشان فتح
وصیت نامه شهید بابایی
 

زندگی نامه سرلشکر حاج عباس بابایی

آموزش مقدماتی برای تکمیل دوره به آمریکا اعزام شد. شهید بابایی در سال 1349، برای گذراندن دوره خلبانی به آمریکا رفت. طبق مقررات دانشکده می بایست به مدت دو ماه با یکی از دانشجویان آمریکایی هم اتاق می شد. آمریکایی ها، در ظاهر، هدف از این برنامه را پیشرفت دانشجویان در روند فراگیری زبان انگلیسی عنوان می کردند، اما واقعیت چیز دیگری بود. چون عباس در همان شرایط تمام واجبات دینی خود را انجام می داد، از بی بند و باری موجود در جامعه آمریکا بیزار بود. هم اتاقی او در گزارشی که از ویژگی ها و روحیات عباس نوشته، یادآور می شود که بابایی فردی منزوی و در برخوردها، نسبت به آداب و هنجارهای اجتماعی بی تفاوت است. از رفتار او بر می آید که نسبت به فرهنگ غرب دارای موضع منفی می باشد و شدیداً به فرهنگ سنتی ایران پای بند است. همچنین اشاره کرده که او به گوشه ای می رود و با خودش حرف می زند، که منظور او نماز و دعا خواندن عباس بوده است. خود وی ماجرای فارغ التحصیلی از دانشکده خلبانی آمریکا را چنین تعریف کرده است: «دوره خلبانی ما در آمریکا تمام شده بود، اما به خاطر گزارشاتی که در پرونده خدمتم درج شده بود، تکلیفم روشن نبود و به من گواهینامه نمی دادند، تا این که روزی به دفتر مسئول دانشکده، که یک ژنرال آمریکایی بود، احضار شدم. به اتاقش رفتم و احترام گذاشتم. او از من خواست که بنشینم. پرونده من در جلو او، روی میز بود، ژنرال آخرین فردی بود که می بایستی نسبت به قبول و یا رد شدنم اظهار نظر می کرد. او پرسش هایی کرد که من پاسخش را دادم . از سوال های ژنرال بر می آمد که نظر خوشی نسبت به من ندارد. این ملاقات ارتباط مستقیمی با آبرو و حیثیت من داشت، زیرا احساس می کردم که رنج دوسال دوری از خانواده و شوق برنامه هایی که برای زندگی آینده ام در دل داشتم، همه در یک لحظه در حال محو و نابودی است و باید دست خالی و بدون دریافت گواهینامه خلبانی به ایران برگردم. در همین فکر بودم که در اتاق به صدا در آمد و شخصی اجازه خواست تا داخل شود. او ضمن احترام، از ژنرال خواست تا برای کار مهمی به خارج از اتاق برود با رفتن ژنرال، من لحظاتی را در اتاق تنها ماندم. به ساعتم نگاه کردم، وقت نماز ظهر بود. با خود گفتم، کاش در اینجا نبودم و می توانستم نماز را اول وقت بخوانم. انتظارم برای آمدن ژنرال طولانی شد. گفتم که هیچ کار مهمی بالاتر از نماز نیست، همین جا نماز را می خوانم. ان شاءالله تا نمازم تمام شود، او نخواهد آمد. به گوشه ای از اتاق رفتم و روزنامه ای را که همراه داشتم به زمین انداختم و مشغول نماز شدم. در حال خواندن نماز بودم که متوجه شدم ژنرال وارد اتاق شده است. با خود گفتم چه کنم؟ نماز را ادامه بدهم یا بشکنم؟ بالاخره گفتم، نمازم را ادامه می دهم، هر چه خدا بخواهد همان خواهد شد. سرانجام نماز را تمام کردم و در حالی که بر روی صندلی می نشستم از ژنرال معذرت خواهی کردم. ژنرال پس از چند لحظه سکوت نگاه معناداری به من کرد و گفت: چه می کردی؟ گفتم: عبادت می کردم. گفت: بیشتر توضیح بده. گفتم: در دین ما دستور بر این است که در ساعت های معین از شبانه روز باید با خداوند به نیایش بپردازیم و در این ساعات زمان آن فرا رسیده بود، من هم از نبودن شما در اتاق استفاده کردم و این واجب دینی را انجام دادم. ژنرال با توضیحات من سری تکان داد و گفت: همه این مطالبی که در پرونده تو آمده مثل این که راجع به همین کارهاست . این طور نیست؟ پاسخ دادم: آری همین طور است. او لبخندی زد. از نوع نگاهش پیدا بود که از صداقت و پای بندی من به سنت و فرهنگ و رنگ نباختنم در برابر تجدد جامعه آمریکا خوشش آمده است. با چهره ای بشاش خود نویس را از جیبش بیرون آورد و پرونده ام را امضا کرد. سپس با حالتی احترام آمیز از جا برخاست و دستش را به سوی من دراز کرد و گفت: به شما تبریک می گویم. شما قبول شدید . برای شما آرزوی موفقیت دارم. من هم متقابلاً از او تشکر کردم. احترام گذاشتم و از اتاق خارج شدم. آن روز به اولین محل خلوتی که رسیدم به پاس این نعمت بزرگی که خداوند به من عطا کرده بود، دو رکعت نماز شکر خواندم.» با ورود هواپیماهای پیشرفته اف – 14 به نیروی هوایی، شهید بابایی که جزء خلبان های تیزهوش و ماهر در پرواز با هواپیمای شکاری اف – 5 بود، به همراه تعداد دیگری از همکاران برای پرواز با هواپیمای اف–14 انتخاب و به پایگاه هوایی اصفهان منتقل شد. با اوج گیری مبارزات علیه نظام ستمشاهی، بابایی به عنوان یکی از پرسنل انقلابی نیروی هوایی، در جمع دیگر افراد متعهد ارتش به میدان مبارزه وارد شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، وی گذشته از انجام وظایف روزمره، بعنوان سرپرست انجمن اسلامی پایگاه، به پاسداری از دستاوردهای پرشکوه انقلاب اسلامی پرداخت. شهید بابایی با دارا بودن تعهد، ایمان، تخصص و مدیریت اسلامی چنان درخشید که شایستگی فرماندهی وی محرز و در تاریخ 7/5/1360، فرماندهی پایگاه هشتم هوایی بر عهده ی او گذاشته شد. به هنگام فرماندهی پایگاه با استفاده از امکانات موجود آن، به عمران و آبادانی روستاهای مستضعف نشین حومه پایگاه و شهر اصفهان پرداخت و با تامین آب آشامیدنی و بهداشتی، برق و احداث حمام و دیگر ملزومات بهداشتی و آموزشی در این روستا، گذشته از تقویت خط سازندگی انقلاب اسلامی، در روند هر چه مردمی کردن ارتش و پیوند هر چه بیشتر ارتش با مردم خدمات شایان توجهی را انجام داد. بابایی، با کفایت، لیاقت و تعهد بی پایانی که در زمان تصدی فرماندهی پایگاه اصفهان از خود نشان داد، در تاریخ 9/9/1362 با ارتقاء به درجه سرهنگی به سمت معاون عملیات نیروی هوایی منصوب و به تهران منتقل گردید. او با روحیه شهادت طلبی به همراه شجاعت و ایثاری که در طول سال ها، در جبهه های نور و شرف به نمایش گذاشت، صفحات نوین و زرینی به تاریخ دفاع مقدس و نیروهای هوایی ارتش نگاشت و با بیش از 3000 ساعت پرواز با انواع هواپیماهای جنگنده، قسمت اعظم وقت خویش را در پرواز های عملیاتی و یا قرارگاه ها و جبهه های جنگ در غرب و جنوب کشور سپری کرد و به همین ترتیب چهره آشنای «بسیجیان» و یار وفادار فرماندهان قرارگاه های عملیاتی بود و تنها از سال 1364 تا هنگام شهادت، بیش از 60 مأموریت جنگی را با موفقیت کامل به انجام رسانید. شهید برای پیشرفت سریع عملیات ها و حسن انجام امور، تنها به نظارت اکتفا نمی کرد، بلکه شخصاً پیشگام می شد و در جمیع مأموریت های جنگی طراحی شده، برای آگاهی از مشکلات و خطرات احتمالی، اولین خلبان بود که شرکت می کرد. سرلشکر بابایی به علت لیاقت و رشادت هایی که در دفاع از نظام، سرکوبی و دفع تجاوزات دشمنان از خود بروز داد، در تاریخ 8/2/1366، به درجه سرتیپی مفتخر گردید. تیمسار بابایی معاون عملیات نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران به هنگام بازگشت از یک مأموریت برون مرزی، هدف گلوله ضد هوایی قرار گرفت و به شهادت رسید. تیمسار عباس بابایی صبح روز پانزدهم مرداد ماه روز عید قربان همراه یکی از خلبانان نیروی هوایی (سرهنگ نادری) به منظور شناسایی منطقه و تعیین راه کار اجرای عملیات، با یک فروند هواپیمای آموزشی اف–5 از پایگاه هوایی تبریز به پرواز درآمد و وارد آسمان عراق شد. تیمسار بابایی پس از انجام دادن مأموریت، به هنگام بازگشت، در آسمان خطوط مرزی، هدف گلوله های تیربار ضد هوایی قرار گرفت و از ناحیه سر مجروح شد و بلافاصله به شهادت رسید. یکی از راویان مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ درباره این واقعه نوشته است:«به دنبال اصابت گلوله به هواپیمای تیمسار بابایی و اختلالی که در ارتباط هواپیما و پایگاه تبریز به وجود آمد، پایگاه مزبور به رابط هوایی سپاه اعلام کرد که یک فروند هواپیمای خودی در منطقه مرزی سقوط کرد برای کمک به یافتن خلبان و لاشه آن هر چه سریعتر اقدام نمایید. مدت کوتاهی از اعلام این موضوع نگذشته بود که فرد مذکور مجدداً تماس گرفت و در حالی که گریه امانش نمی داد گفت: هواپیمای مورد نظر توسط خلبان به زمین نشست، ولی یک از سرنشینان آن به علت اصابت تیر در داخل کابین به شهادت رسیده است.» راوی در مورد بازتاب شهادت تیمسار بابایی در جمع برادران سپاه نوشته است: «برخی از فرماندهان ارشد سپاه در جلسه ای مشغول بررسی عملیات بودند که تلفنی خبر شهادت تیمسار بابایی به اطلاع برادر رحیم رسید . با شنیدن این خبر، جلسه تعطیل شد و اشک در چشمان حاضرین به خصوص آنان که آشنایی بیشتری با شهید بابایی داشتند ، حلقه زد.» نقل شده که وی چند روز قبل از شهادت در پاسخ پافشاری های بیش از حد دوستانش جهت عزیمت به مراسم حج گفته بود: «تا عید قربان خودم را به شما می رسانم.» بابایی در هنگام شهادت 37 سال داشت، او اسوه ای بود که از کودکی تا واپسین لحظات عمر گرانقدرش همواره با فداکاری و ایثار زندگی کرد و سرانجام نیز در روز عید قربان، به آروزی بزرگ خود که مقام شهادت بود نائل گردید و نام پرآوازه اش در تاریخ پرا فتخار ایران جاودانه شد.
 

موضوع: ,
   1   2   3      >
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
لینک های روزانه
دوستان
ابزارک های وبلاگ